منوچهر شاهسواری تا دو، سه سال پیش در عرصه رسانهای سینمای کشور نامی تقریباً گمنام بود، فیلم «مزار شریف» تا حدودی باعث شد این تهیهکننده از سایه گمنامی بیرون بیاید، آن هم نه به دلیل خود فیلم بلکه به دلیل حواشیای که موضوع فیلم ایجاد کرد. بماند که فیلم مزار شریف به کارگردانی حسن برزیده و تهیهکنندگی منوچهر شاهسواری، فیلمی ضعیف از کار درآمد و موضوع فاجعه مزار شریف این ظرفیت را داشت که به عنوان اثری بزرگ و تأثیرگذار بخشی از مظلومیت شهدای کنسولگری ایران را بازتاب دهد و نقش امریکا و غرب را در این جنایت فاش کند، اما ضعف تکنیکی و ساختاری فیلم مانع از این مهم شد، اما ساختهشدن مزار شریف منجر به این شد که منوچهر شاهسواری به چهرهای شناخته شده در سینما تبدیل شود و به تدریج پلههای ترقی را یکی پس از دیگری طی کند و در رأس مدیریت خانه سینما قرار بگیرد.
شخصیت معتدل و کمحاشیه و نیز هوشمند مدیر خانه سینما در موضعگیریهایی که سیاستورزانه اتخاذ میشود، همواره او را به عنوان فردی که توانسته حاشیه امنی برای خود ایجاد کند، تبدیل کرده است، اما همه این به اصطلاح اعتدال رفتاری باعث نشده تا صنف سینماگران از مدیریت او و دوستانش در خانه سینما راضی باشند؛ چراکه خانه سینما هنوز در ایجاد رضایت اعضایش موفق نشان نداده است. از اینها گذشته، آنچه بیش از همه سبب میشود انگشت انتقاد به سوی منوچهر شاهسواری نشانه برود، مشغلههای زیاد او در سینماست.
مدیرعاملی خانه سینما، حضور در شورای صنفی نمایش، عضویت در شورای صدور پروانه ساخت، عضویت در هیئتمدیره صندوق اعتباری هنر، عضویت در هیئت امنای مدرسه ملی سینما، عضویت در هیئت امنای مؤسسه رسانههای تصویری، عضویت در هیئت امنای بنیاد سینمایی فارابی، عضویت در هیئت امنای مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، عضو شورای تصویب فیلمنامه حوزه هنری، عضویت در هیئت امنای موزه سینما و عضو هیئت مدیره مؤسسه هنرهای تصویری سوره مشغلههای شاهسواری را شامل میشود و جالب است که وی از بسیاری از این شوراها نیز حقوق میگیرد. آیا خانه سینما نمیتواند برای شوراهای سینمایی مختلف نمایندههای دیگری معرفی کند و صرفاً باید شخص مدیرعامل عضو این شوراها باشد؟ به نظر میرسد انتقادها از ابوالمشاغل سینما و بیاعتنایی خانه سینما به این انتقادها، لزوم ورود وزیر به این ماجرا را ضروری کرده است.
ارسال نظر